استاد حسین دهلوی یکی از این ستارگان است که سالها در مقام رئیس هنرستان موسیقی خدمات ارزشمندی انجام داد و با حفظ این سمت، در حوزههای آهنگسازی، نگارش کتابهای نظری و تئوری، تأسیس ارکسترهای مختلف، ساخت موسیقی فیلم و نوآوری در این زمینه به فعالیت مستمر پرداخت. سوسن اصلانی یکی از آهنگسازان و نوازندگان پرسابقه در حوزه ساز سنتور و همینطور همسر استاد حسین دهلوی است. او جزو اولین رهبران ارکستر زن در موسیقی معاصر بوده و به سهم خود سالها با انتشار مجموعه کتابها و برگزاری کنسرتهای متعددی در داخل و خارج از کشور به همراه گروه «خجسته» در زمینه حفظ و نگهداشت موسیقی ایرانی اهتمام ورزیده است. فرارسیدن سالروز تولد استاد دهلوی بهانهای شد تا با این هنرمند درباره فعالیتهای تازهاش به گفتوگو بنشینیم.
اگر ممکن است درباره قطعه «گفتوگوی دل» اثر استاد حسین دهلوی که این روزها مشغول تنظیم آن هستید، توضیح دهید.
این اثر از ساختههای زندهیاد استاد دهلوی بوده و برای سازهای ملی ساخته شده است که من آن را تنظیم مجدد کردهام. البته این قطعه در سالهای پیش توسط استاد دهلوی با ارکستر بزرگ اجرا شده بود ولی من در بازتنظیم، این قطعه را برای سازهای ایرانی و به شکل اونیسون (همصدا) آماده کردم که قرار است در قالب کلیپی در روز هفتم مهرماه مصادف با سالروز تولد ایشان آماده شود. در سالهای گذشته و بهطور مشخص در دهه ۷۰ نیز این قطعه با همراهی ارکستر مضرابی و خوانندگی محمد منبری اجرا شده بود، با اینحال احساس کردم این اثر قابلیت این را دارد که یک بار دیگر با تنظیم جدید ارائه شود. این قطعه که تم محلی دارد و کلام آن براساس شعری از باباطاهر است، در اولین آلبوم دهلوی یعنی آلبوم شماره یک هم هست، کما اینکه در زمان حیات او، بهوسیله خوانندگانی، چون حسین سرشار و صدیق تعریف خوانده شده بود.
چرا نخواستید که این قطعه در ارکستر بزرگ اجرا شود؟
در ابتدا قصد داشتم این قطعه را با همراهی گروه «خجسته» اجرا کنم، اما در سالهای اخیر، دورهم جمع کردن نوازندگان امری دشوار شده است، چرا که اغلب نوازندگان امروز درگیر پروژههای مختلف هستند و انسجام بخشیدن به افراد درگروههای موسیقی؛ ولو برای تمرینات منظم، امری زمانبر است. از آنجایی که مهمترین مؤلفه آثار استاد دهلوی این است که عمدتا ارکسترال هستند، بنابراین تصمیم گرفتم این قطعه را برای تنظیم مجدد انتخاب کردم، ضمن اینکه چینش ملودیها بهگونهای بوده که با سازهای ایرانی تناسب داشته باشد. همانطور که میدانید سبک استاد دهلوی متفاوت بود. او پایهگذار ارکستر ملی بود و با فعالیت در این ارکستر، کنسرتهای متعددی را در کنار موزیسینهای شاخص برگزار کرد. او این ارکستر را در سال ۱۳۳۷ تاسیس کرد و چند سال بعد از آن، ارکستر «رودکی» را تشکیل داد ولی متاسفانه فقط یک کنسرت با این ارکستر اجرا کرد و بعد از انقلاب دیگر فرصتی برای اجرای کنسرت با این ارکستر فراهم نشد.
مهمترین ویژگی قطعه «گفتوگوی دل» چیست؟
این قطعه در دستگاه شور است و چندان که اشاره کردم این قابلیت را دارد که بهوسیله سازهای ایرانی اجرا شود، درحالیکه دیگر قطعات دهلوی کمتر دارای چنین مؤلفهای هستند. البته برخی از قطعاتی که او ساخت، مانند «فروغ عشق»، «شورآفرین» و... هم دارای چنین ویژگی هستند ولی به لحاظ ارکستراسیون نمیتوان این کارها را اجرا کرد.
با توجه به این که انتشار آلبوم در سالهای اخیر با فرازونشیبهای زیادی توام بوده و امروز بهدلیل تنگناهای اقتصادی، کمتر ناشری است که تامین هزینه انتشار یک آلبوم را تقبل کند، ظاهرا درصدد انتشار آلبوم تازه هستید؟
همینطور است؛ درست است که در این سالها با غلبه فضای مجازی، تولید آلبوم کارایی خود را در قیاس با دهههای قبل از دست داده بهخصوص باوجود دانلودهای رایگان در اینترنت، دسترنج هنرمندانی که با زحمت به تولید یک قطعه یا ترک میپردازند به شکل رایگان در دسترس قرار میگیرد. ولی بههرحال، خصوصیت هنرمند این است که بیکار نمینشیند و دست از خلق اثر نمیکشد. چندان که درباره خود من هم همینطور است و طی روزهای گذشته ضبط مجموعه شور و متعلقات را به پایان برده و قصد دارم این مجموعه را در قالب یک آلبوم منتشر کنم. این مجموعه شامل هشت تصنیف است و از سری کارهای آموزشی من بهشمار میرود.
شما از معدود هنرمندانی هستید که در کنار فعالیتهای عملی در موسیقی، سالهاست به تدریس و انتشار کتابهای نظری هم پرداختهاید.
بله، تلاش من در این سالها بیشتر بر این بوده تا قطعات و فرمهای موسیقی را در قالب کتاب منتشر کنم، از این جهت میتوان گفت که این آثار برای هنرجویان و علاقهمندان، جنبه آموزشی دارد. در حالحاضر هم کتابی با عنوان «پروانه» (خسرو و شیرین) در دست تالیف دارم که در زمینه آواز بیات ترک است، همچنین مجموعه دیگری در چهارگاه آماده چاپ دارم که مشتمل بر پیشدرآمد، مقدمه، رنگ، چهارمضراب، قطعه ضربی و... است و بهزودی از سوی انتشارات «افتخار آفاق» منتشر خواهد شد.
شما از اولین رهبران ارکستر زن در موسیقی اصیل ایرانی بهشمارمیروید، با وجود آنکه سالهاست در کنار نوازندگی بهعنوان آهنگساز هم فعالیت مستمر دارید، اما چرا آثارتان کمتر با ارکسترهای ملی اجرا شده است؟
شاید به این خاطر که در این مسیر مشکلات زیادی وجود دارد. صرفنظر از اینکه آثار هنرمندان پیشکسوت موسیقی اصیل ایرانی در ارکسترهای بزرگ کمتر اجرا میشود، در سالهای اخیر امکان برگزاری کنسرت گروههای موسیقی هم رنگ باخته است. بهعنوان مثال، باوجود آن که گروه خجسته در این سالها و بهفراخور مناسبتهای مختلف، کنسرتهای متعددی برگزار کرده و همچنان هم آمادگی دارد تا قطعاتی را که ساختهام اجرا کند، شرایط برای اجرای این آثار چندان که باید فراهم نیست. مهمترین مسأله این است که اصولا نسبت به موسیقی ایرانی تبلیغ و حمایتی وجود ندارد و حتی مراکز هنری هم که میتوانند متولی پررنگ شدن این جریان در کشور باشند در این زمینه قدمی برنمیدارند. در این میان، مؤسسه هنرمندان پیشکسوت از معدود نهادهایی است که بهرغم بودجه اندک، در راستای حمایت از هنرمندان شاخههای مختلف فرهنگ و هنر پیشتاز است؛ بهخصوص عباس عظیمی که در این سالها همواره حامی تولیدات هنرمندان پرسابقه بوده و تا جایی که امکان داشته شرایط اجرای این آثار را هم فراهم کرده است. اصولا مؤسسه هنرمندان پیشکسوت از زمان شکلگیری تا امروز مایه دلگرمی و امیدواری هنرمندان بوده، کما اینکه در طول جنگ ۱۲ روزه که منازل برخی از هنرمندان تخریب شد، مؤسسه هنرمندان پیشکسوت در حوزه کمکرسانی به ترمیم این منازل نقش زیادی داشته است.
از دید شما مهمترین راهکار برای احیای موسیقی ملی چیست؟
متاسفانه تا زمانی که به فعالیت موسیقی پاپ بهای بیشتری داده شود، موسیقی ایرانی رشد نخواهد کرد. بهخصوص اینکه پیشکسوتان این حیطه در سالهای اخیر، بیش از دیگر دوران، در حاشیه قرار گرفته و کمکار شدهاند. از سوی دیگر، برگزاری کنسرت در سالهای اخیر با هزینههای هنگفتی توام بوده است، از اجارهبهای سالن تا اموری، چون صدابرداری و سایر مسائل فنی. از سوی دیگر، اغلب اسپانسرها تمایل دارند به سرمایهگذاری در کنسرتهای پاپ بپردازند، طبیعی هم هست، چون خاصیت موسیقی پاپ این است که در بازه زمانی اندک، سرمایه اسپانسر به او برمیگردد؛ درحالیکه در موسیقی سنتی به این شکل نیست. البته هنوز هم برخی از دستاندرکاران و مسئولان فرهنگی به موسیقی ایرانی علاقه و حسننیت دارند ولی نمیتوان انتظار داشت که تمام معضلات و گرههای موجود در موسیقی ملی بهدست آنها باز شود. طبعا برای جانبخشی دوباره به موسیقی ایرانی عوامل دیگری هم دخیل هستند. تنها چیزی که این روزها دلخوشم میکند این است که برخی از مراکز آکادمیک مانند هنرستان موسیقی دختران و هنرستان موسیقی پسران همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند. یا همینطور مجموعه «خرد» که اخیرا تمام آثار استاد فرامرز پایور را اجرا و یادبودی برای استاد پژمان نیز برگزار کرد. در کنار اینها، تکوتوک ناشرانی هم هستند که هنوز نسبت به انتشار مجموعهای از آثار موسیقی گرایش دارند. درمجموع، موسیقی ایرانی؛ امروز به یمن تلاشهای شخصی و شاید بتوان گفت با دشواری به حیات خود ادامه میدهد. البته ناگفته نماند که بنیاد رودکی هم در سالهای اخیر، فعالیتهای ثمربخشی در این مسیر انجام داده و باعث شده تا این نوع از موسیقی بهطور کلی به فراموشی سپرده نشود.
جایگاه ساز سنتور را در حالحاضر در ارکسترها و گروهها چطور ارزیابی میکنید؟
بدونشک موقعیت این ساز نسبت به گذشته بهتر شده، بهویژه اینکه در سالهای اخیر، بر تعداد هنرجویان این ساز افزوده شده و از سنتور در گروههای موسیقی استفاده بیشتری صورت میگیرد. خود من در این سالها شاگردان بسیاری تربیت کردهام که امروز اغلب آنها استادان برجستهای شدهاند و در ایران و خارج از کشور در تسری آموزش این ساز تأثیرگذار هستند. از اینرو، میتوان گفت چشمانداز ساز سنتور روشن و امیدوارکننده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سوسن اصلانی، نوازنده پیشکسوت سنتور در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتوگو با مدیرکل توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی مطرح شد
جاسم غضبانپور، عکاس دوران دفاعمقدس در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد